رایحه صبح

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

دلایل وجوب حجاب
 
 
 
اثبات حجاب و پوشش برای بانوان از چند راه امکان پذیر است، که عبارتند از:
 
 قرآن ، روایات معصومین(علیهم السلام) و عقل و منطق.
 
 هر کدام از این موارد به تنهایی برای اثبات ضرورت حجاب بانوان کافی است. ما به یاری خدا همه آنها را به تفصیل بیان خواهیم کرد.
 
1) قرآن
 
«حجاب اسلامی»
 
 یکی از مهمترین دلایل وجوب حجاب آیه 31 سوره نور است که خداوند تبارک و تعالی می فرماید:
 
 «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»
 
 «و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس‏آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسرى‏هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم‏کیششان، یا بردگانشان (کنیزانشان‏)، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود و همگى بسوى خدا بازگردید اى مؤمنان، تا رستگار شوید»
 
 از این آیه شریفه چند نکته استفاده می شود که عبارتند از:
 
 1) پرهیز از نگاه هوس آلود.
 
 2) پوشاندن عورت از دیگران (این حکم برای هر مرد و زن مسلمان واجب است).
 
 3) پنهان کردن زینتها (به غیر از مواردی که آشکار است).
 
 4) پوشاندن سر و گردن.
 
 5) جواز آشکار نمودن زینتها و بدن در برابر محارم و یا افراد خاص.
 
الف) سَتر عورت
 
 
 
دستور دومی که خداوند متعال فرموده است، حفظ فرج است. منظور از این دستور، پوشانیدن از نگاه دیگران است چنانکه حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) می فرمایند: «کل شئ فی القرآن من حفظ الفرج فهو من الزنا إلا هذه الآیة فإنها من النظر» (هر آیه ای که در قرآن سخن از حفظ فروج می گوید، منظور حفظ کردن از زنا است، جز این آیه که منظور از آن، حفظ کردن از نگاه دیگران است). (15)
 
 یکی از مسائلی که با آمدن اسلام در میان اعراب واجب شد، مسئله ی پوشاندن عورت از دیگران است. متأسفانه در دنیای متمدن کنونی نیز عده ای از غربیها این مسئله را انکار می کنند.
 
 به طور مثال راسل در یکى از کتابهایش به نام (در تربیت) یکى از چیزهایى که از جمله اخلاق بى منطق و به اصطلاح «اخلاق تابو» مى‏شمارد همین مسأله پوشانیدن عورت است.
 
 وى مى‏گوید چرا پدران و مادران اصرار مى‏ورزند که عورت خود را از بچه بپوشانند؟ این اصرار خود سبب تحریک حس کنجکاوى بچه‏ها مى‏گردد. اگر کوشش والدین براى کتمان عضو تناسلى نباشد چنین کنجکاوى کاذبى وجود پیدا نخواهد کرد. باید والدین عورت خود را به بچه‏ها نشان بدهند تا آنها هرچه که وجود دارد از اول بشناسند.
 
 بعد اضافه مى‏کند: لااقل گاهى اوقات- مثلًا هفته‏اى یک بار- در صحرا یا حمام برهنه شوند و عورت خود را در معرض دید بچه‏ها قرار دهند.
 
 راسل مسأله مخفى کردن عورت را یک «تابو» مى‏داند. «تابو» از موضوعات بحث جامعه شناسى است و به تحریمهاى ترس‏آور و بى‏منطق گفته مى‏شود که در میان ملل وحشى وجود داشته و دارد. به عقیده امثال راسل اخلاق رایج در جهان متمدن امروز نیز پر از «تابو» است.
 
 عجیب است که بعضی از افراد به نام تمدن و یا از بین بردن حس کنجکاوی، می خواهند به بدترین و زشت ترین زندگی ها برگردند.
 
 خداوند متعال، ستر عورت را برای مردان هم واجب دانسته و در آیه 30 سوره نور می فرماید: « قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ...» (به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند) و در ادامه فلسفه و منطق این مسئله را بیان می فرماید: «ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ» (این برایشان پاکیزه‏تر است)‏ و این جمله در واقع پاسخی برای جاهلان قدیم و جدید است که این ممنوعیتها را بی منطق می دانند.
 
ب) زینت
 
 
 
دستور بعدی خداوند پوشاندن زینت است. درباره ی زینتهایی که زن باید آنرا بپوشاند، نظرات زیادی آمده ولی آنچه که مشهور است این است که: عده ای آنرا به معنی، «زینت آلات» گرفته اند منتها در حالی که روی بدن قرار گرفته و طبیعی است که آشکار کردن چنین زینتی توأم با آشکار کردن اندامی است که زینت بر آن قرار دارد. (16) به این ترتیب زنان حق ندارند زینت هایی را که معمولا پنهان است را آشکار سازند.
 
 آشکار کردن زینتها در آیه ای دیگر از قرآن مجید مورد نهی قرار گرفته است. در آیه 33 سوره احزاب خطاب به همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمده است: «وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى...» (و در خانه‏هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهاى خود را آشکار مکنید).
 
 درباره جمله ی استثناء « إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» هم تفاسیر و روایات بسیاری وجود دارد که ما به بعضی از روایات اشاره می کنیم:
 
 1. «عَنْ زُرارَةَ عَنْ ابى عَبْدِاللَّهِ عَلَیْهِ السَّلامُ فى قَوْلِهِ تَعالى‏: «الّا ما ظَهَرَ مِنْها» قالَ: الزّینَةُ الظّاهِرَةُ الْکُحْلُ وَالْخاتَمُ» (از امام صادق سؤال شد که مقصود از زینت آشکار که پوشیدنش براى زن واجب نیست چیست؟ فرمود زینت آشکار عبارت است از سرمه و انگشتر). (17)
 
 2. «و الْقُمّىِّ عَنْ الباقر علیه السلام فى هذِهِ الْایَةِ، قالَ: هِىَ الثِّیابُ وَالْکُحْلُ وَ الْخاتَمُ وَ خِضابُ الْکَفِّ وَ السِّوارُ. وَالزّینَةُ ثَلاثٌ: زینَةٌ لِلنّاسِ وَ زینَةٌ لِلْمَحْرَمِ وَ زینَةٌ لِلزَّوْجِ، فَامّا زینَةُ النّاسِ فَقَدْ ذَکَرْناها، وَ امّا زینَةُ الَمحْرَمِ فَمَوْضِعُ الْقِلادَةِ فَما فَوْقَها وَ الدُّمْلُجُ وَ مادونَهُ وَالْخَلْخالُ وَ ما اسْفَلُ مِنْهُ، وَ امّا زینَةُ الزَّوْجِ فَالْجَسَدُ کُلُّهُ».
 
 (امام باقر علیه السلام فرمود: زینت ظاهر عبارت است از جامه، سرمه، انگشتر، خضاب دستها، النگو. سپس فرمود زینت سه نوع است: یکى براى همه مردم است و آن همین است که گفتیم. دوم براى محرمهاست و آن جاى گردنبند به بالاتر و جاى بازوبند به پایین و خلخال به پایین است. سوم زینتى است که اختصاص به شوهر دارد و آن تمام بدن زن است). (18)
 
 3. «عَنْ ابى بَصیرٍ عَنْ ابى عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ: «وَلایُبْدینَ زینَتَهُنَّ الّا ما ظَهَرَ مِنْها». قالَ: الْخاتَمُ وَالْمَسَکَةُ وَ هِىَ الْقُلْبُ». (ابوبصیر مى‏گوید از امام صادق علیه السلام تفسیر «الّا ما ظَهَرَ» را خواستم، فرمود عبارت است از انگشتر و دستبند). (19)
 
 4. «عَنْ بَعْضِ اصْحابِنا عَنْ ابى عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قال: قُلْتُ لَهُ: ما یَحِلُّ لِلرَّجُلِ مِنَ الْمَرْأَةِ انْ یَرى‏ اذا لَمْ یَکُنْ مَحْرَماً؟ قالَ: الْوَجْهُ وَ الْکَفّانِ وَ الْقَدَمانِ». (راوى که یک شیعه است مى‏گوید: از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم که براى مرد نگاه کردن به چه قسمت از بدن زن جایز است درصورتى که محرم او نباشد؟ فرمود چهره و دو کف دست و دو قدم). (20)
 
 این روایت متضمّن حکم جواز نظر بر وجه و کفّین است نه حکم عدم وجوب پوشیدن آنها، و اینها دو مسأله جداگانه مى‏باشند.
 
 5. «اسماء» دختر ابوبکر- که خواهر عایشه بود- به خانه پیغمبر اکرم آمد درحالى که جامه‏هاى نازک و بدن نما پوشیده بود. رسول اکرم روى خویش را از او برگرداند و فرمود: «یا اسْماءُ انَّ الْمَرْأَةَ اذا بَلَغَتِ الْمَحیضَ لَمْ تَصْلُحْ انْ یُرى‏ مِنْها الّا هذا و هذا- وَ اشارَالى‏ کَفِّهِ وَ وَجْهِهِ». (اى اسماء! همینکه زن به حد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزى از بدن او دیده شود مگر این و این- اشاره فرمود به چهره و قسمت مچ به پایین دست خودش-). (21)
 
ج) حدود پوشش
 
 
 
بعد از این استثنا این جمله آمده است: «وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیوِبِهِنَّ» (روسرى خود را بر روى سینه و گریبان خویش قرار دهند). البته مقصود از این آیه پوشیدن سر و گردن و گریبان است. در تفسیر کشّاف، در ذیل همین آیه آمده که؛ زنان عرب معمولًا پیراهنهایى مى‏پوشیدند که گریبانهایشان باز بود و دور گردن و سینه را نمى‏پوشانید. روسریهایى هم که روى سر خود مى‏انداختند از پشت سر مى‏آویختند و به این صورت گوشها و بناگوشها و گوشواره‏ها و جلو سینه و گردن نمایان مى‏شد. این آیه دستور مى‏دهد که باید قسمت آویخته همان روسریها را از دو طرف روى سینه و گریبان خود بیفکنند تا قسمتهاى یاد شده پوشیده گردد.
 
 ابن عباس در تفسیر این جمله گفته است: «تُغَطّى شَعْرَها وَصَدْرَها و تَرائِبَها وَ سَوالِفَها» (یعنى زن مو و سینه و دور گردن و زیر گلوى خود را بپوشاند). (22)
 
 این آیه حدود پوشش را مشخص مى‏کند.
 
 در ذیل این آیه شیعه و سنّى روایت کرده‏اند که:
 
 روزى در هواى گرم مدینه زنى جوان و زیبا درحالى که طبق معمول روسرى خود را به پشت گردن انداخته
 
 و دور گردن و بناگوشش پیدا بود از کوچه عبور مى‏کرد. مردى از اصحاب رسول خدا از طرف مقابل مى‏آمد. آن منظره زیبا سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشاى آن زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلو خودش را نگاه نمى‏کرد. آن زن وارد کوچه‏اى شد و جوان با چشم خود او را دنبال مى‏کرد. همان‏طور که مى‏رفت ناگهان استخوان یا شیشه‏اى که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت. وقتى به خود آمد که خون از سر و صورتش جارى شده بود. با همین حال به حضور رسول اکرم رفت و ماجرا را به عرض رساند. اینجا بود که آیه مبارکه نازل شد: «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضّوا مِنْ ابْصارِهِمْ »الى آخر. (23)
 
د) محارم
 
استثناء دومی که برای پوشش زینتها وجود دارد، محارم هستند، همچنانکه قرآن می فرماید: «وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ...»الی آخر.
 در استثنای اول فقط آزاد گذاشتن زینت هایی را که نمایان بود را جایز می دانست ولی افراد وسیع تری(عموم مردم) را شامل می شد و در استثناء دوم مواضع بیشتری را جایز می داند که آشکار باشد ولی افراد کمتری را شامل می شود.
 افرادی که در آیه از آنها نام برده شده همان محارم در اصطلاح فقه ما هستند که عبارتند از:
 1) لِبُعُولَتِهِنَّ (شوهران)
 2) أَوْ آبَائِهِنَّ (پدرانشان)
 3) أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ (پدران شوهرانشان)
 4) أَوْ أَبْنَائِهِنَّ (پسرانشان)
 5) أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ (پسران شوهرانشان)
 6) أَوْ إِخْوَانِهِنَّ (برادرانشان)
 7) أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ (پسران برادرانشان)
 8) أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ (پسران خواهرانشان)
 9) أَوْ نِسَائِهِنَّ (زنان)
 10) أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ (کنیزانشان)
 11) أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ (خدمتکاران مرد که [از زن] بى‏نیازند)
 12) أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء (کودکانى که بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نکرده‏اند)
 ذکر این نکته نیز لازم است که اگر آرایش و یا برهنگی زن در جلوی دید محارم، سبب تحریک شدن یکی از محارم شود، بر زن لازم است که خود را بپوشاند. پس سزاوار است که زن در برابر محارم خود (به استثنای شوهر) تقوا و متانت جنسی را نیز رعایت کند.
 و در نهایت خداوند همه را به بازگشت به سوی خود می خواند و می فرماید: «وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (و همگى بسوى خدا بازگردید اى مؤمنان، تا رستگار شوید) شیوه و منش قرآن کریم این است که در آخر دستورها، مردم را به خدا متوجه می سازد تا در به کار بستن فرمانهای او سهل انگاری نکنند.
رایحه صبح...
ما را در سایت رایحه صبح دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سمانه samaneh5 بازدید : 142 تاريخ : شنبه 20 دی 1393 ساعت: 18:32